چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴ - ۱۹:۵۸
بانک مرکزی ایران جلوی حملات خارجی به ریال را گرفت

اقتصاددان لبنانی معتقد است: ماهیت اقتصاد و ساختار اقتصادی داخلی کشورها نقش چشمگیری در خنثی کردن جنگ‌های ارزی و اقتصادی دارد.

"زیاد الحافظ"، نویسنده و پژوهشگر اقتصاد سیاسی لبنانی مقیم آمریکا و رئیس مجمع "سیف القدس" در تشریح پیامدهای ناشی از تنش‌ها و بحران‌های سیاسی بر وضعیت اقتصادی و عملکرد نهادی اقتصادی از جمله بانک مرکزی و همچنین شیوه‌های مبارزه با آثار ناشی از جنگ روانی، به پرسش‌های مطرح شده از سوی هفته‌نامه تازه‌های اقتصاد پاسخ گفت:

آیا وقوع تنش‌های سیاسی، جنگ‌ها و تحولات ناگهانی در جهان، بر اقدامات بانک‌های مرکزی تاثیر منفی دارد؟ آیا تنش سیاسی، اثرگذاری تصمیمات بانک‌های مرکزی را کاهش می‌دهد؟

بله البته، زیرا بانک‌های مرکزی بخشی از ساختار اقتصادی هر کشوری هستند و تنش‌ها و جنگ‌های سیاسی که کشورها را تحت تاثیر قرار می‌دهد، ناگزیر بر کارکرد این نهادهای اقتصادی نیز تاثیر می‌گذارد. با این حال، اغلب می‌بینیم که بانک‌های مرکزی به میزان آمادگی یا توانایی‌ در مقابله با پیامدهای مستقیم بحران‌های سیاسی، تحت تاثیر تحولات قرار می‌گیرند. اما به طور کلی، در موارد جنگ و تنش‌های بزرگ، بانک‌های مرکزی نمی‌توانند به طور موثر واکنش نشان دهند، بلکه به طور محدود و با هماهنگی نزدیک با مقام‌های اجرایی و مالی اقدام می کنند. یک راه حل مناسب برای بهبود عملکرد بانک مرکزی در زمان چالش‌ها، لزوم ثبات بازار است، چرا که در سایه ثبات بازار، برنامه‌ریزی میان‌مدت و بلندمدت در چرخه اقتصادی امکان پذیر می‌شود. بانک‌های مرکزی از سایر بخش‌ها مستثنی نیستند و تنش‌ها بر عملکرد بانک‌های مرکزی تاثیر منفی می‌گذارند که البته به نسبت شرایط هر کشوری، سطح تاثیر پذیری متفاوت است.

یکی از بازارهایی که به سرعت با افزایش میزان تنش‌ها و ریسک‌های سیاسی در کشورها واکنش نشان می‌دهد، بازار ارز است. چگونه باید از انتقال آثار منفی تنش‌های سیاسی به بازار ارز جلوگیری کرد و یا آن را کاهش داد؟

در جنگ‌ها، بازار ارز و حمله به نرخ ارز یکی از ابزارهایی است که کشورها برای فشار بر کشورها که با سیاست‌های آنها همسو نیست استفاده می‌کنند. این امر به یک روال در روابط اقتصادی به ویژه بین کشورهای بزرگی مانند ایالات متحده و اتحادیه اروپا با کشورهای دارای اقتصادهای کوچک‌تر تبدیل شده است، البته آنها به دنبال حمله به کشورهای بزرگ‌تری مانند روسیه و چین نیز هستند. با این حال، همانطور که اشاره کردم، ماهیت اقتصاد و ساختار اقتصادی داخلی کشورها نقش چشمگیری در خنثی کردن جنگ‌های ارزی و اقتصادی دارد. ذخایر ارزی مناسب، خودکفایی و عدم اتکای شدید اقتصاد به واردات برای تقویت و تداوم فعالیت‌های اقتصادی و خنثی کردن جنگ‌های اقتصادی بر علیه کشورها کافی است. جنگ‌های ارزی یک واقعیت هستند و بانک‌های با این چالش‌ها مواجه هستند. من معتقدم که بانک‌های مرکزی همیشه باید نرخ ارز را کنترل کنند، زیرا این یکی از مسئولیت‌های اصلی آنها و دلیل شکل‌گیری آنهاست. این بانک‌ها همچنین باید با سایر بخش‌های اقتصادی و سیاست‌های اقتصادی دولت هماهنگ شوند تا میزان وابستگی خارجی کاهش یابد.

بانک های مرکزی در مواجهه با معضل تورم چگونه باید رفتار کنند؟

ماموریت اصلی همه بانک‌های مرکزی در سراسر جهان مبارزه با تورم است. این یک عنصر اساسی و بنیادی درباره ضرورت و توجیه وجود بانک مرکزی است. بنابراین، مبارزه با تورم، ماموریت اصلی آن است. حال این بانک‌ها چگونه عمل می‌کنند؟ آنها ابزارهای متعددی دارند که به طور مستقیم بر نقدینگی که باید همیشه کنترل شود و در غیر اینصورت تورم رخ می‌دهد، تاثیر می‌گذارند. بانک‌های مرکزی همچنین باید با سیاست‌های مالی نیز هماهنگ باشند، چرا که سیاست پولی بر عهده بانک مرکزی و سیاست مالی بر عهده خزانه‌داری یا وزارت دارایی است. بنابراین باید هماهنگی و عدم تضاد بین سیاست‌ها وجود داشته باشد، در غیر اینصورت ایجاد تورم اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. در سیاست‌گذاری بانک مرکزی ابزارهایی وجود دارد که از طریق آنها می‌تواند با تاثیر مستقیم بر روند نقدینگی، تورم را کنترل کند. از جمله این ابزارها، تغییرات مربوط به نرخ بهره است. به طور خلاصه باید گفت که ماموریت تاریخی و اصلی بانک‌های مرکزی، کنترل تورم است.

بانک‌های مرکزی معمولا سازمان‌های ویژه‌ای در اقتصادها محسوب می‌شوند که باید از اقتدار و قدرت کافی برای تصمیم‌گیری‌های مهم برخوردار باشند. دخالت دولت‌ها و سایر بخش‌ها در امور تخصصی بانک‌های مرکزی، چه نتایجی را به همراه خواهد داشت؟

بانک‌های مرکزی از نظر کارکرد، مستقل از دولت و سیاست‌های آن هستند، اما عملا سیاست بانک مرکزی باید با جهت‌گیری‌های سیاسی و اقتصادی دولت یا حکومت سازگار باشد. در بسیاری از کشورها، به ویژه در ایالات متحده، تلاش‌های چشمگیری برای تبعیت بانک مرکزی از دولت در حال انجام است. حال باید پرسید که آیا این تلاش‌ها موفق خواهند شد؟ نامشخص است، اما بحث بر سر استقلال بانک مرکزی همچنان ادامه دارد. به صورت کلی، عواقب مداخله دولت در عملکرد بانک مرکزی بسیار جدی است. من معتقدم که در عمل، آنچه اتفاق می‌افتد این است که دولت‌ها به طور مستقیم یا غیرمستقیم سیاست‌های بانک مرکزی را کنترل می‌کنند و ما به ندرت شاهد تضادهای عمده بین عملکرد بانک مرکزی و دولت هستیم. امروزه در ایالات متحده، شاهد تضاد عمده‌ای بین سیاست‌های دولت و سیاست‌های بانک مرکزی هستیم و این یک درگیری مداوم است و مشخص نیست چه کسی در این مورد تصمیم خواهد گرفت.

معمولا اولین ضربات ناشی از جنگ‌های اقتصادی و روانی علیه کشورها در فضای مجازی و واقعی، به اقدامات بانک‌های مرکزی وارد می‌شود و سیاست‌های ضدتورمی را با چالش مواجه می‌کند. شیوه مقابله با اینگونه مشکلات چگونه باید باشد؟

در مورد جنگ اقتصادی و روانی، به ویژه در فضای مجازی باید گفت که بانک‌های مرکزی در مقابله با این جنگ‌ها با دشواری‌های زیادی روبرو هستند و نمی‌توانند به تنهایی این کار را انجام دهند. آنها باید با سایر نهادهای ملی در هر کشور برای مبارزه با این مشکل هماهنگ شوند. این بدان معناست که هیچ راه حل جادویی برای این موضوع وجود ندارد و به وضعیت سیاسی و همچنین توانایی کشور در مقاومت در برابر جنگ سایبری-سیاسی بستگی دارد. کشورهایی که از نظر اقتصادی با دنیای خارج در ارتباط بیشتری هستند و واردات آنها از صادرات بیشتر است، بیشتر در معرض دخالت خارجی قرار دارند. بنابراین، بازسازی اقتصاد ملی به شیوه‌ای متعادل و همچنبن کاهش تاثیرپذیری خارجی می تواند یکی از راه‌های مقابله با فشارهای خارجی باشد، اما در نهایت، جنگ سایبری، به ویژه ترویج سفته‌بازی در بازار ارز به طور طبیعی می‌تواند برای بانک‌های مرکزی مشکل ایجاد کند. در کشورهایی که واردات چشمگیری ندارند و حجم تجارت خارجی آنها پایین‌تر است، دولت و بانک مرکزی توانایی بیشتری در خنثی کردن تاثیر حمله به پول ملی را دارند. برای مثال، در ایران، در حالی که به پول ملی حمله می‌شود تا ارزش آن کاهش یابد و واردات گران‌تر شود، نرخ واردات در این کشور در مقایسه با سایر کشورها نسبتا پایین است. در نتیجه، قدرت خرید داخلی در ایران، همانطور که دشمنان ایران، مانند ایالات متحده، اتحادیه اروپا و البته رژیم صهیونیستی انتظار دارند، چندان تحت تاثیر قرار نمی‌گیرد. بنابراین، خودکفایی یکی از کلیدهای مقابله با این جنگ‌ها است.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha